توجه: از اپریل 2023 – اردیبهشت 1402 – دولت نپال انجام هرگونه فعالیت ترکینگ و کوهپیمایی در مناطق کوهستانی این کشور را بدون عقد قرار داد با یک شرکت نپالی و همراهی راهنمای لایسنس دار نپالی منع کرده است در نتیجه قبل از عزیمت به نپال از جزئیاتن این تصمیم کشور نپال آگاهی لازم پیدا کنید.
سفر به سرزمین هیمالیا و کشور پر از رنگ نپال یکی از اصلیترین اهداف و آرزوهای هر علاقمند به طبیعت و کوه است. نپال کشوری شگفت انگیز است، زیبا و بی ریا. نپال خودش است، همان که میبینید و کشوری که اگر یک بار به آن سفر کنید مثل آهنربا باز هم برای دفعات بعدی شما را جذب میکند.
قبل از هر چیز اگر علاقمند به تجربه این سفر بزرگ میباشید به ما پیام دهید و یا در بخش سفرهای خارجی، آخرین سفرهای ما را دنبال کنید
سرانجام بعد از مدتها فرصت این را پیدا کردم که سفرنامه دور آناپورنا را بنویسم. من، مسعود فرح بخش سرپرست برنامه همراه با 12 نفر از همراهان عزیز در قالب سفر گروهی پرسیکا در نوروز 1401 مصادف با مارس و آوریل 2022 موفق به پیمایش 170 کیلومتری مسیر دور رشته کوه آناپورنا و عبور از گردنه 5416 متری ترونگ لا در هیمالیای نپال شدیم.
شما مخاطب عزیز که در حال خواندن این سفرنامه هستید، میتوانید صفحهی اینستاگرام من یا پرسیکا را دنبال کنید تا در زمان اعلام مجدد پیمایش بزرگ دور آناپورنا به گروه ملحق شوید و بهترین خاطره عمرتان با به خودتان هدیه دهید.
به سمت دوبی و از آنجا به سمت کاتماندو
بخش اول: مقدمات سفر
یکی از مهم ترین کارهایی که شما قبل از سفر خارجی باید انجام دهید، اخذ ویزا است. ویزای نپال سالهاست که برای ما ایرانیان به شکل فرودگاهی و در لحظه صادر می شود اما در آن مقطع به دلیل محدودیتهای کرونایی نیاز به اخذ ویزا قبل از عزیمت بود و در نهایت با مکاتبه با طرف نپالی و بررسی آخرین قوانین یاتا تصمیم گرفتم که برای صدور ویزا از ایران اقدام کنم. در صورت نیاز به اطلاعات میتوانید مقاله راهنمای صدور ویزای توریستی نپال را در وبسایت بخوانید.
بعد از صدور ویزا و قطعی شدن نفرات یک ماه قبل از شروع تصمیم گرفتم که چند برنامه آماده سازی برای سایر اعضای گروه برگزار کنم اما شرایط راحت نبود چراکه افراد همسفر من در این برنامه از شیراز، تهران، مشهد و استانبول بودند و قطعا هماهنگی برای برنامه حضوری ممکن نبود بنابراین با جزئیات به شکل هفته به هفته به افراد برنامه آماده سازی دادم و بسیار دقیق فعالیت ورزشی آنها را رصد کردم تا حداقل در یک فرم ورزشی قابل قبول وارد هیمالیا شوند و در نهایت روز 27 اسفند 1400 با پرواز فلای دوبی به سمت دوبی و از آنجا به سمت کاتماندو حرکت کردیم و سفر 17 روزه ما آغاز شد
بخش دوم: کاتماندو شهری پر ازدحام
روز اول – Day 1st
کاتماندو، متوقف شده در زمان (ارتفاع 1400 متر)
Kathmandu
صبح 28 اسفند 1400 بود که به کاتماندو رسیدیم، تنها فرودگاه بین المللی فعال نپال همین فرودگاه تریبهوان در کاتماندو است، فرودگاهی کوچک اما شلوغ که ترافیک باند فرودگاه باعث شد هواپیمای ما 45 دقیقه روی آسمان کاتماندو پرواز کند تا باند برای فرود خالی شود. به محض پیاده شدن از هواپیما هوای گرم شهر کاتماندو به صورتمان خورد، هوا شبیه خرداد ماه تهران بود و البته کمی شرجی تر اما در هر صورت ما میدانستیم که قرار نیست خیلی در اینجا بمانیم و به زودی به سمت هیمالیا رهسپار میشدیم.
فرودگاه کاتماندو و دوستان نپالی که به استقبال ما آمدند
بعد از تحویل گرفتن بارها و انجام مراحل اداری ورود به کشور جدید در همان فرودگاه پول چنج کردیم و سیم کارت خریدم، 1 دلار آمریکا در مارچ 2022 حدود 120 روپیه نپال بود. در فرودگاه دوستان نپالی که از قبل با اینها هماهنگ کرده بودم به استقبال ما آمدند و با آوردن دسته گلهای سنتی ورود ما را خوشامد گفتند، خودروی ون نیز آماده بود تا ما را به سمت هتل محل اقامتمان در قلب تامیل ببرد.
تامیل نام محلهای در قلب کاتماندو با کوچه و خیابانهای در هم پیچیده و باریک است که عموما همهی توریستها در آنجا ساکناند و بسیار شلوغ با انبوهی از فروشگاههای مختلف از لوازم کوهنوردی تا پوشاک، خوراک، کافه، رستوران، بار و دیسکو. در تامیل هرگز احساس غریبی نمیکنید. اینجا مثل یک محله بین المللی است و هرجا که نگاه کنید توریستهایی مانند خودتان را میبینید.
محله تامیل در کاتماندو که از نظر دسترسی بهترین نقطه است و مرکز شهر محسوب میشود
بعد از رفتن به هتل و Check-in بلافاصله به سمت کافهای در تامیل رفتیم تا در مورد سفر صحبت کنیم و راهنمایان نپالی ما نیز توضیحات دقیقی در مورد آنچه که در انتظارمان بود به ما ارائه دادند. باقی مسائل نیز که نکات تخصصی کوهنوردی در ارتفاع بود من از قبل به همه افراد گفته بودم.
بعد از انجام معارفه در تامیلی گشتی زدیم، نزدیک ترین جاذبه توریستی به تامیل میدان دُربار کاتماندو – Durbare Square – است که معبدی بزرگ و به غایت زیباست که در محله تامیل قرار داد. حدود یک ساعتی پیاده از خیابان های تنگ و شلوغ تامیل رفتیم تا به میدان دربار رسیدیم. امروز نفرات همه در اختیار خود بودند اما خب خیلی نه فرصت گردش بود نه بعد از دو پرواز طولانی و توقف 9 ساعته در فرودگاه دوبی توانی برای گردش بیشتر در شهر بود. کاتماندو شهر عجیبی است، شهر گویی در صد سال گذشته خود گیر کرده است. اگر ماشینها و موتورها را فاکتور بگیرید اصلا متوجه اینکه اینجا در قرن بیست و یک است نمیشوید و همه اینها به نوعی تعریف این شهر است.
البته که شهر کمی کثیف است و آلودگی صوتی بیش از حد است ولی برای ما ایرانیان چیز عجیبی نیست، تامیل بسیار شبیه بازار بزرگ تهران است و البته کاتماندو نیز، خانههای لوکس و مرفه نیز دارد اما عموم بافت کاتماندو خانه های قدیمی و خاک گرفته است ولی به جرات شما اصلا از بودن در کاتماندو خسته نمیشوید، اینجا برای هر تفریحی جایی وجود دارد و وقتتان را پر میکنید، برای عاشقان خرید تا عاشقان رفتن به کافه، بار و دیسکو…
در نپال شما باید به دفعات دال بَت بخورید و این اولین دال بت در کاتماندو بود
بخش سوم: ورود به منطقه حفاظت شده آناپورنا
روز دوم – Day 2nd
به سمت Besisahar و سپس Ngadi – (ارتفاع 890 متر)
Kathmandu to Ngadi
شروع حرکت ساعت 5 صبح از هتل بود. راه زیادی تا مقصد داشتیم و دیرتر از این حرکت جایز نبود. از قبل با هتل هماهنگ کردیم که صبحانه مان را به شکل پک شده همان صبح تحویل ما دهد، با یک مینیبوس دربستی صبح راس ساعت مقرر از کاتماندو به سمت ابتدای شروع پیمایش در منطقه حفظت شده آناپورنا رفتیم.
یه سمت روستای Besisahar و Ngadi برای شروع پیمایش
حساب و کتاب کیلومترها در نپال متفاوت است. مثلا شما در ایران مسافت 200 کیلومتری را بین 2 تا 3 ساعت با خودروی شخصی و 3 تا 4 ساعت با مینیبوس و اتوبوس میتوانید طی کنید اما برای طی کردن این مسافت در نپال شما چیزی حدود 8 ساعت زمان نیاز دارید البته اگر خوش شانس باشید و جاده در نقطهای مسدود نباشد که دقیقا اتفاقی بود که دو بار برای ما در راه رسیدن به شروع مسیر افتاد و حدود دو ساعتی زمان از دست رفت و خب راه گریزی هم از آن نیست.
نقطه شروع کوهپیمایی برای پیمایش دور آناپورنا میتواند چند نقطه باشد، پیمایش کامل مدار دور آناپورنا بالغ بر 230 کیلومتر است که بین یک تا دو ماه طول می کشد و این پیمایش عموما در خلاف جهت عقربههای ساعت یعنی همین جهتی که ما در حال دور زدن توده آناپورنا بودیم، انجام میشود. پیمایش کامل در Besisahar آغاز و در Nayapul تمام میشود اما اگر مانند ما قصد انجام یک سفر یک ماهه را ندارید مجبورید بخشهایی را به روشهای مختلف حذف کنید.
برنامه سفر ما فقط 14 روز درون کوهستان و در مجموع 17 روز سفر از ایران بود و قطعا زمان پیمایش کامل را نداشتیم اما در همین تعداد روز بهترین برنامه ریزی برای پیمایش از نظر من همین برنامه سفری است که ما انجام دادیم و در ادامه به شکل روز به روز با عکس آن را خواهید دید.
حدود ساعت 12 بعد از 6 ساعت رانندگی به شهری به اسم besisahar در ارتفاع 820 متری رسیدیم، اینجا برای خیلیها نقطه شروع است. بسیسهار به نوعی بزرگترین شهر مسیر دورآناپورنا نیز است.
نقشه مسیر دور آناپورنا
بسته شدن جادهها در نپال کاملا طبیعی است، قبل از بسی سهار
دروازه ورود به منطقه حفاظت شده آناپورنا، Besisahar است
نهار را در هتلی زیبا به اسم هتل گانگاپورنا میل کردیم، برخی دوستان که از کاتماندو سیم کارت تهیه نکرده بودند اینجا اقدام به تهیه سیم کارت کردند از جمله خودم که در کاتماندو به دلیل شلوغی فروشگاه سیم کارت نخریده بودم. البته باید این نکته را بگویم که در حدود 70% مسیر دورآناپورنا پوشش اینترنت دیتا وجود نداشت. البته همهی اقامتگاه ها دارای Wi Fi بودند و با گرفتن رمز امکان اتصال به اینترنت بود اگرچه سرعت در مناطق کوهستانی چندان جالب نبود که آن هم برای ما ایرانیها خاطره است!
بعد از خوردن نهار باید چند کیلومتر دیگر را به خودرو طی میکردیم تا به روستایی به اسم Ngadi برسیم. در مسیر دو ساعتی نیز به دلیل مسدود بودن مجدد جاده معطل شدیم و در نهایت به اقامتگاه شب اول در مسیر دورآناپورنا رسیدیم و مستقر شدیم. مکانی بسیار دنج و آرام کنار رودخانهای با صفا با هوایی که در هنگام غروب خنک شده بود. یک گروه کوچک آلمانی نیز در این نقطه مستقر بود، جالب اینکه آن ها از روی لهجهی ما حدس زدند که ما ایرانی باشیم. یکی از آنها که مرد سالخوردهای بود بعدا به من گفت که زمانی یک همکار ایرانی داشته و از این طریق حدس زده بودند که ما فارسی صحبت میکنیم. در روزهای بعد بارها این گروه کوچک را دیدیم و با هم دوست شدیم.
در تمام روزهای کوهپیمایی برنامه حرکت بین ساعت 7:30 تا 8 صبح بود(به جز روز عبور از گردنه که حرکت 4.30 صبح بود) نهار بین ساعت 12:30 تا 13:30 در یکی از اقامتگاههای مسیر بود و زمان رسیدن به اقامتگاه بعدی معمولا بین 15 تا 17 متغیر بود.
اقامتگاه روز اول در منطقه آناپورنا
روز سوم – Day 3th
شروع کوهپیمایی از انگادی به جاگات از ارتفاع 890 متر به 1300 متر
Ngadi to Jagat
ارتفاع نقطه شروع ما برای پیمایش دور آناپورنا حدود 800 متر بود و از این نظر شروع در ارتفاع پایینی است که این بسیار خوب و مناسب است چراکه فرصت و زمان کافی برای هم هوایی وجود دارد اما ارتفع کم باعث شد که در روزهای اولی هوای منطقه به ویژه هنگام ظهر خیلی گرم باشد. مسیر پیمایش دور آناپورنا تا مانانگ در قسمتهایی جاده خاکی ماشین رو و قسمتهایی پاکوب است. البته جاده ها بسیار کم تردد میباشند و فقط گاها محلیها از آن عبور میکنند. شب دوم در روستای Jagat سپری شد، امشب شب سال نو بود بنابراین ما با سفره هفت سین به استقبال سال نو رفتیم.
جاگات در ارتفاع 1300 متری است و حدودا 15 کیلومتر پیمایش از از انگادی تا جاگات است. معمولا روزهای اول چنین برنامه هایی دشوارتر است و در پیمایش دورآناپورنا دقیقا روزهای اول مشکلتر است ولی در ادامه به روتین روزانه خود عادت میکنید و روزها برایتان راحت سپری میشود. همه ما کیسه بارهایمان را به باربرها تحویل دادیم، 6 باربر و 2 راهنما از کاتماندو همراه ما بودند اما در روز اول بارهایمان بیشتر از حد طی شده بود. طبق قرارداد با شرکت نپالی قرار بود 10 کیلو بار برای هر نفر به باربرها تحویل داده میشد و هر باربر، بار دو نفر را حمل میکرد که یعنی باید باری حدود 20 کیلوگرم را حمل کند اما برخی کیسه بارها از 18 کیلو هم سنگینتر بود بنابراین ما در جاگات مجبور شدیم دو باربر دیگر به گروه اضافه کنیم و هزینه مابهتفاوت داشت که لحاظ شد.
شما در مسیر دورآناپورنا جز لوازم شخصی و وسایل کوهنوردی خودتان به هیچ چیزی احتیاج نخواهید داشت. تمام وعدههای غذایی سفر حین پیمایش در هتلها و اقامتگاهها تامین میشود. ما در پرسیکا انتخاب غذا در تمام وعدهها را به همسفرها واگذار کردیم و آنها از روی منوی هتلها و اقامتگاهها یک غذای اصلی را به انتخاب خود برای هر سه وعده اصلی انتخاب میکردند. غذاها عموما انواع اسپاگتی، انواع دال بت با برنج، انوع پیتزا، انواع سوپ و نودل، بشقاب سیب زمینی و سبزیجات، مومو و اسپرینگ رول که شبیه پیراشکی هستند، خورشت کاری و برنج و برای صبحانه هم بشقاب های مناسب، تخم مرغ و سیب زمینی و مواردی از این قبیل به همراه نوشیدنی های گرم مثل انواع چای، نسکافه، قهوه، هات چاکلت و… است.
در سرتاسر مسیر همه نوع نوشیدنی موجود است مثلا آب معدنی یک لیتری از 40 روپیه تا 250 روپیه متغیر بود(هرچه ارتفاع بالاتر میرفت و امکانات محدود میشود، آب و مواد خوراکی گرانتر میشد). یک لیوان آب جوش در سرتاسر مسیر بین 50 تا 100 روپیه بود و پر کردن فلاسک آب جوش هم چیزی بین 100 تا 200 روپیه بود.
در سرتاسر مسیر فروشگاه وجود داشت که کیک، بیسکوئیت، تنقلات و چیزهایی از این دست قابل تهیه بود و واقعا شما جز کمی پوشاک و وسایل شخصی به چیز دیگری نیاز ندارید. حتی امکان این است که کیسه خواب هم حمل نشود. اتاقها در سرتاسر پیمایش ما دو تخته بود که پتو هم داشتند البته بهتر است کیسه خواب همراهتان باشد اما در بسیاری از روزها استفاده نمیشود. در اقامتگاهها حمام وجود دارد و امکان شستن لباسهایتان نیز وجود دارد. البته حمامها عموما با انرژی خورشیدی کار میکنند و ممکن است گاهی آب گرم به شما ندهند. لازم به ذکر است که اگر شما مستقل سفر کنید تمام اقامتگاهها از شما بابت اینترنت و حمام هزینه اضافی دریافت میکنند ولی ما چون گروهی بزرگ در استانداردهای مسیر دور آناپورنا بودیم هزینه حمام و وای فای رایگان بود.
غذاها کاملا شایستهاند. صبحانه Set Breakfast به همراه یک نوشیدنی داغ
شروع پیمایش به سمت روستای جاگات
در مسیر به سمت جاگات
اقامتگاه ما در جاگات
شب سال نو و سفره هفت سین در جاگات
روز چهارم – Day 4th
از جاگات به داراپانی – از 1300 متر به 1900 متر
Jagat to Dharapani
صبح بعد از صرف صبحانه جاگات را ترک کردیم و وارد مسیر داراپانی شدیم. در این روز هنوز مسیر کمی گرم است و هنوز خبری از نمای کوه های مرتفع و هوای خنک و سرد نیست. همان ابتدای مسیر از کنار چند آبشار نسبتا مرتفع گذشتیم. در طول مسیر دور آناپورنا شما باید دائما از درهها عبور کنید یا از روی رودخانهها گذر کنید و تقریبا هیچ راهی جز عبور از پلهای معلق بیشماری که تعبیه شده وجود ندارد< تقریبا شروع گذر از پل های معلق بیشمار از امروز است. قبل از جاگات دروازه ورود به منطقه مانانگ نیز وجود دارد که باید از آن عبور کنید. مانانگ یکی از استانهای نپال است که مرکزیت آن خود مانانگ است که در چند روز آینده قرار بود به آن برسیم. بعد از دروازه مانانگ روستایی نیمه متروک به اسم تال – Tal – وجود داشت که در یکی از لوژهای فعال در آن نهار خوردیم. این روستا دقیقا در کف رودخانه ای قرار داشت و خطر سیلاب برای آن بسیار محتمل بود. از قرار سیلی هم چند سال پیش رخ داده و اینجا به حالت نیمه متروک درآمده بود. بعد از رسیدن به داراپانی شب را در هتل گورخا که بهترین در آن روستا بود سپری کردیم.
اسپریتگ رول نوعی غذای مرسوم در مسیر است، شبیه به پیراشکی که محتویان آن می تواند سیب زمینی یا سبزیجات و … باشد که به دو روش سرخ شده و بخار پز شده درست میشود
در طول مسیر دور آناپورنا شما آبشارهای زیادی را میبینید
در مسیر داراپانی و عبور از پلهای معلق
سرتاسر مسیر دور آناپورنا تابلوهای راهنما به زبان انگلیسی دارد
دروازه ورود به منطقه یا استان مانانگ
محل نهار در روستای تال
اقامتگاه داراپانی
روز پنجم – Day 5th
از داراپانی به چامه – از 1900 متر به 2710متر
Dharapani to Chame
از امروز پیمایشها دو تفاوت اصلی نسب به روزهای قبل دارد: اول اینکه کم کم نمای کوههای مرتفع پدیدار میشود و دوم اینکه دروازههای ورود روستاها همراه با چرخ غلطان دعا است. این چرخها را به دفعات خواهید دید که برخی از آنها حتی بسیار بزرگ و برخی بسیار قدیمی اند و چرخاندن آنها دعاهای نیک روی آن نوشته شده را به حرکت در میآورد. روی این چرخ ها به زبان لامایی دعاهایی نوشته شده و مردم منطقه با هربار عبور از کنار اینها و چرخاندن اینها دعاهای نوشته شده بر روی آن که عموما مربوط به صلح هستند را به حرکت در می آورند. در این روز ما نمایی زیبا از کوه 8163 متری ماناسلو – نهمین قله مرتفع دنیا – داریم و البته درخت معروف خرزه هندی که گلهای قرمز و صورتیاش در این فصل از سال به زیبایی شکفته است، پدیدار میشود. گل این درخت که به نپالی رودِندورن – Rhododendron – گفته میشود، گلی ملی کشور نپال است و در بسیاری از علائم دولتی نمادی از این گل قابل مشاهده است.
ما خیلی خوش شانس بودیم که درست در زمان گل دادن این درخت وارد منطقه شده بودیم. چامه روستای زیبا و آرامی بود و شب را در یکی از هتل های فعال سپری کردیم. بعد از مستقر شدن در اتاقها و دوش گرفتن تقریبا همه وارد سالن غذاخوری میشویم.
این روتین هر روز ما است. سایر گروهها و نفرات از کشورهای مختلف نیز کاملا مشابه به این بودند، اینجا محل برقراری ارتباطات با مردم مختلف از دنیاست، افرادی با ظاهری مختلف، اهداف، سلیقه، دانش، ملیت و جنسیت گوناگون اما همه در یک مسیر و این یکی از زیبایی های تجربه کردن چنین مسیرهایی است
از این روز نمای غولهای هفت و هشت هزاری کم کم پدیدار می شود مثل کوه ماناسلو که در این روز قابل رویت بود
مو مو Mo Mo یکی دیگر از غذاهای مرسوم در مسیر است که با سس سرو میشود. درون آن شامل بزیجات، سیب زمینی و… است که به دو شکل سرخ شده و یا بخارپز شده طبخ میشود
در مسیر چامه و شروع پیدا شدن کوه های برفی
افراد بومی کاملا پذیرایی افرادی از سرتاسر دنیا با فرهنگ و عقاید مختلفاند
در سرتاسر مسیر دور آناپورنا نقاطی وجود دارد که افسرهای پلیس مجوزهای شما را بررسی میکنند و آن را مهر میزنند. همواره باید مجوزتان در دسترس باشد
اقامتگاه چامه
در مسیر چامه
روستای چامه
نمایی از طلوع خورشید و کوه هشت هزار متری ماناسلو در چامه
روز ششم – Day 6th
از چامه به پیسانگ بالا – از 2710متر به 3300 متر
Chame to Upper Pisang
این روز ارتفاع به بالای 3000 متر میرسد و این یعنی هوای خنک تر و نمای نزدیکتر و بهتر به قلل معروف و بزرگ. پیسانگ بالا یکی از زیباترین روستاها در مسیر است البته دو پیسانگ وجود دارد که پیسانگ پایین در مسیر ما نبود و از بالا فقط آن را دیدم که یک معبد بزرگ هم در آن بود اما در مسیر شما نیست و رفتن به آن نیازمند چند ساعتی زمان آزاد است. به طور کل مسیرهای فرعی زیادی در امتداد مسیر اصلی پیمایش مدار دور آناپورنا وجود دارد که شما با داشتن زمان بیشتر میتوانید از تمام این مسیرهای فرعی دیدن کنید.
قبل از رسیدن به پیسانگ، کوه باشکوه آناپورنای 2 به ارتفاع 7936 متر – که در برخی منابع شانزدهیمن قله مرتفع دنیاست – روبرویمان خودنمایی کرد. چقدر این کوه با شکوه و دست نیافتنی است، تقریبا فقط 4 یا 5 بار صعود شده است و چه هیجان انگیز بود وقتی محل زیبای اقامتگاهمان که یک هتل چوبی بسیار زیبا بود درست پای آناپورنای 2 بود و پنجره هایمان درست رو به این کوه با شکوه بود. بعد از رسیدن به پیسانگ بالا و کمی استراحت راهی بالای روستا شدیم تا از یک صومعه زیبا را دیدن کنیم.
بشقاب دال بت فراوان ترین و مرسوم ترین غذا در نپال است و کاملا سازگار با ذائقه ما ایرانی ها
در مسیر پیسانگ
در مسیر پیسانگ
نمایی از آناپورنا 2 از درون اتاق اقامتگاه در پیسانگ
اقامتگاه پیسانگ
معبد در پیسانگ
نمایی از آناپورنا2 و روستای پیسانگ بالا
روز هفتم – Day 7th
از پیسانگ بالا به مانانگ از 3300 متر به 3540 متر
Upper Pisang to Manang
روز ششم پیمایش بدون شک یکی از باشکوهترین روزها است. تمام کوههای مرتفع در اطرافتان میدرخشند: قلل آناپورنا 2 و 3، قله گانگاپورنا، قله تیلیچو، قله پیسانگ و چند کوه مرتفع دیگر. مسیر با شکوه و زیبا است، کاملا کوهستانی و با نمایی خیره کننده از کوه های مختلف. قبل از مانانگ از چندین روستا عبور کردیم و البته چندین مسیر فرعی دیگر مانند دریاچه یخی در راه بود که متاسفانه هیچ کدام را فرصت دیدن نبود و هر کدام از نیم روز تا بعضا چند روز زمان برای دیدن نیاز داشتند.
در روستاهای مسیر یاکها این گاوهای معروف هیمالیا نیز خودنمایی میکردند. البته مسیر پیسانگ به مانانگ کمی طولانیتر از مسیر روزهای گذشته بود و تقریبا ساعت 5 عصر به هتلمان در مانانگ رسیدیم. البته در این روز زمان زیادی صرف عکاسی از شکوه هیمالیا شد. بعد از رسیدن به مانانگ در اتاق هایمان مستقر شدیم.
خروج از پیسانگ
یک view point فوق العاده بعد از پیسانگ
در مسیر مانانگ
در مسیر مانانگ
در مسیر مانانگ
نمایی از گانگاپورنا و یخچال آن از مانانگ
کرکس هیمالیایی، بزرگترین پرنده کوههای هیمالیا
کلاغی خبره به آناپورنا2
نمایی از اطراف مانانگ
بخش چهارم: مانانگ تا موکتیناس و عبور از گردنه
روز هشتم – Day 8th
هم هوایی و ریکاوری در مانانگ
Acclimatization in Manang
بعد از سالها کار کردن با افراد و گروههای مختلف با شرایط مختلف در کشورهای مختلف و در ارتفاعات، بسیاری از بایدها و نبایدهای بودن در ارتفاع را دیگر میدانم و حقیقتا اگر مسافرینم به حرفهای من گوش دهند با کمترین اثرات منفی بودن در ارتفاع مواجه میشوند.
امروز باید صرف هم هوایی و استراحت در مانانگ میشد، شش روز کامل پیمایش تا مانانگ و خب زمان استراحت بود از طرفی فرصت اشتباه کردن و خطر کردن هم دیگر نبود چراکه روزهای بعد تمام اقامتها در ارتفاع بالای 4000 متر است و خودمان نیز باید تا ارتفاع 5416 متر صعود کنیم. پس قطعا این توقف در مانانگ از نان شب هم واجب تر بود.
البته وقتی میگویم امروز روز استراحت است منظورم ابدا خوابیدن و دراز کشیدن روی تخت نیست، این کار در ارتفاع سم است. شما باید فعالیت داشته باشید و نباید بگذارید ضربان قلب و تنفستان در پایینترین حد خود در حالت خواب برسد. بعد از صرف صبحانه در مانانگ همگی راهی یک ویو پوینت در بالای دریاچه گانگاپورنا شدیمو این یعنی حدود 300 متر باید ارتفاع میگرفتیم و صد البته از روی این نقطه چه نمای خیره کنندهای از قله 7455 متری گانگاپورنا و یخچال بزرگ آن وجود داشت. مانانگ روستا و یا شاید شهری بزرگ و با صفا است. امکانات نسبتا خوبی در مانانگ وجود دارد مانند یک کلینیک که به کوهنوردان و گردشگران خدمات میدهد که بیشتر مراجعات در آن فقط مربوط به ارتفاع زدگی است. بسیاری از افرادی که اینجا میبینید صرفا فقط گردشگر هستند و واقعا در مورد بایدها و نبایدهای ارتفاع چیزی نمیدانند. در مانانگ چنیدن کافهی باصفا، چندین فروشگاه، اقامتگاههای متعدد و یک صومعه نیز وجود داردو مانانگ یک بافت قدیم هم دارد که بسیار زیباست.
استوپا – stupa – در مانانگ
در مسیر هم هوایی در مانانگ
مانانگ
نرخ کلینیک در مانانگ
هتل ما در مانانگ
روز نهم – Day 9th
از مانانگ تا کمپ لِدَر از 3540 متر تا 4200 متر
Manang to Letdar
بعد از مانانگ دیگر مسیر رسما کوهنوردی میشود، هم ارتفاع بالاتر و بالاتر میرود و به دنبال آن هوا رقیقتر و اکسیژن کمتر میشود و هم مسیر شکل و شمایل کاملا کوهستانی دارد. صبح مانند روزهای قبل مسیر خود را از مانانگ ادامه دادیم، مناظر اطراف بسیار زیبا بود و دیدن گله های مختلف گوسفندهای وحشی هیمالیایی یا blue sheep در نقاط مختلف به زیبایی های مسیر اضافه میکرد. کرکس همیالیایی که بزرگترین پرنده کوههای هیمالیا است نیز دائما در بالای سرمان در حال پرواز بود، چه خوش شانس بودیم ما که در این لحظه در این مکان با شکوه بودیم و چه حیف که هیچ دوربینی قادر به ثبت آنهمه شکوه و زیبایی نیست.
مسیر امروز البته از نظر شیب به مانند روزهای قبل بود. ما حدود ساعت سه به محل اقامت خود در ارتفاع 4250 متر در جایی موسوم به لدِر رسیدیم. اقامتگاه زیبایی بود و آرام و خلوت. پشت اقامتگاهمان یک دره بود و کوهی در دور دست بود که روی آن پر بود از گلههای گوسفند هیمالیایی. مثل همیشه بعد از مستقر شدن به درون سالن غذاخوری رفتیم و گپ و گفت کردیم. امشب را راهنمایان و باربرهای نپالی با خواندن آوازهای زیبای نپالی برایمان خاطره انگیز کردند.
در مسیر و سرمست از مناظر
صرف نهار در یاک خارکا
در مسیر
هتل ما در لدر
روز دهم – Day 10th
از لدِر به های کمپ – از 4200 متر به 4900 متر
Letdar to High Camp
روز نهم روز رفتن به های کمپ بود، در مجموع سخت ترین روزهای سفر قرار بود روز نهم و روز دهم یعنی روز عبور از گردنه باشد. هنگام صبح هوا کمی سرد بود و به سمت های کمپ رفتیم. مسیر تا آخرین روستای قبل از های کمپ که نهار را آنجا خوردیم شیبی متعادل دارد و فقط در یک نقطه که به محل رانش زمین یا Land slide معروف است باید کمی با احتیاط عبور کرد.
اما بعد از نهار و تا رسیدن به هایکمپ سربالایی تندی بود که البته عبور از آن از نظر من چندان سخت نبود و مسیر هم چندان طولانی نبود. هایکمپ جایی شبیه به پناهگاه شمال شرقی سبلان بود، اتاق های سنگی در نقاط مختلف با اتاق های دو تخته که البته با توجه به ارتفاع به نظرم شرایط آن قابل قبول بود. بعد از رسیدن به های کمپ که در ارتفاع 4900 متری قرار دارد به تپهای در روبرو صعود کردیم که حدود 100 متر ارتفاع داشت و هم منظره خوبی داشت و هم به نوعی هم هوایی محسوب میشد تا شب راحتتر بخوابیم. بعد از برگشت از تپهی بالای هایکمپ، بستن و باز کردن یخ شکنهای خود را تست کردیم و یک بار آنها را باز و بسته کردیم تا فردا صبح زود و در هوای سرد در صورت نیاز آن را سریع ببندیم و به مشکل بر نخوریم.
در مجموع امشب با توجه به اینکه ارتفاع شبمانی نزدیک به 5000 متر بود، مشکل خاصی از جهت ارتفاع زدگی وجود نداشت و فقط یک مورد جزئی بود که آن هم رفع رجوع شد. شرایط هم هوایی افراد خیره کننده بود. خود من واقعا در بهترین فرم بودم، گویی روی تخت در منزل خوابیدم و کوچکترین اثری از ارتفاع زدگی در من و سایر نفرات وجود نداشت. بسیار مهم است که سفرهایی با این فرمت را با راهنمای با تجربه سفر کنید. در پیمایش مسیر دور آناپورنا، پیدا کردن مسیر و گرفتن اقامتگاه و.. چالش زیادی ندارند، چالش اصلی شما هم هوایی و عبور از گردنه است و واقعا لازم است که یک راهنمای باتجربه و همزبان کنار تیم باشد و به شما مشاوره بدهد.
امروز در هایکمپ هوا کاملا مناسب بود و نیاز به بیش از یک لایه لباس برای گرما نبود. شب سبک ترین شام ممکن را خوردیم، تقریبا همگی یا سوپ خوردیم یا نودل و آماده برای عبور از گردنه در صبح روز بعدی.
آگهی مفقودی یک گردشگر اسرائیلی در مسیر مربوط به چندماه قبل از حضور ما
یاک یا همان گاو هیمالیایی
منطقه رانش زمین
گوسفند های وحشی در همیالیا موسوم به گوسفند آبی هیمالیایی
صرف نهار در ترونگ پدی
بعد از مانانگ تابلوهای هشدار و اطلاع رسانی مربوط به ارتفاع زدگی را مشاهده میکنید
شیب زیر های کمپ
شیب زیر های کمپ
های کمپ
نمایی از های کمپ از تپه پشت آن که برای هم هوایی مناسب است
در حال نوشتن آرزوهایمان روی پرچمهای دعا تا آن را روی گردنه نصب کنیم
روز یازدهم – Day 11th
عبور از گردنه و رسیدن به موکتیناس از 4900 متر به 5416 متر به 3800 متر
High Camp to Thrung La pass tu Muktinath
این روز از سفر یعنی عبور از گردنه ترونگ لا به ارتفاع 5416 متر سخت ترین و مهمترین روز سفر پیمایش دور آناپورنا است، در این روز بر خلاف سایر روزها ساعت 04:30 صبح شروع حرکت ما بود. روز عبور از گردنه هم مسافت طولانی دارد و هم ارتفاع بالا و قطعا سخت ترین روز است. سرمای صبح را هم اضافه کنیم، هوا حدود منهای 5 بود و تمام آبهایی که در محوطه بود یخ زده بود. در تاریکی مسیر را شروع کردیم، در همان ابتدا یک برفچال را تراورس کردیم که اگر به تازگی برف تازه باریده باشد و جای پاها روی آن چندان عمیق نباشد قطعا عبور از آن نیاز به یخ شکن دارد ولی ما بدون یخ شکن از آن رد شدیم چون جا پاهای عمیق و مناسبی روی آن وجود داشت. مسیر را ادامه دادیم و هوا که کمی شروع به روشن شدن کرد قله ترونگ پیک به ارتفاع حدود 6300 متر روبروی ما خودنمایی می کرد، دقیقا گردنه ترونگ لا زیر همین قله قرار دارد ولی قله بسیار برفی بود، چند ستون بزرگ یخی – Serac -در شیب منتهی به قله کاملا خودنمایی میکرد. مسیری که امروز طی میکردیم مسیری تقریبا پر شیب است، برخی نقاط برفی و برخی نقاط کاملا خشک بود. البته خب اینجا کوهستان است و شاید ما خوش شانس بودیم که از آخرین برفی که در منطقه باریده بود یکی دو هفته ای میگذشت و کمی چالش های مسیر را کمتر میکرد.
در مسیر هنگام طلوع خورشید درون کلبهای سنگی رفتیم که یک چیزی مثل قهوهخانه بود و چند دقیقه ای استراحت کردیم. ما حدود ساعت 8 صبح به زیر شیبی رسیدیم که دیگر گردنه باید پشت آن میبود و دقیقا هم بعد از کمی بالا رفتن پرچم های دعای روی گردنه نمایان شد، پرچم های رنگارنگ و انبوه با نشانی از گردنه معروف ترونگ لا که به شما خوش آمد می گوید و البته درست روی گردنه یک قهوهخانه کوچک دیگر هم بود، شاید این مرتفع ترین قهوه خانه جهان باشد که چای و نوشیدنی گرم و غذایی ساده داشت.
رسیدن به گردنه بعد از ده روز راه رفتن مداوم واقعا لذت بخش بود، مناظر اطراف بسیار زیبا بودند و دل کندن از اینجا سخت بود اما باید میرفتیم، اینجا جایی برای ماندن نداشت و نزدیک ترین روستا در آن سوی گردنه هنوز بسیار دور بود. حدود نیم ساعت روی گردنه بودیم و فیلم و عکس گرفتیم و نهایتا به سمت دیگر سرازیر شدیم. نکته جالب توجه این بود سمت دیگر کاملا آب و هوای گرمتر و خشکتری داشت. در روبرو کوه هایی معلوم بود که احتمالا در خاک تبت بودند و البته غول دیگر هشت هزاری قله 8167 متری داهولاگیری – هفتمین قله جهان – که در آن سوی دیگر گردنه به شکل با شکوهی خودنمایی میکرد.
روز عبور از گردنه بدون شک سخت ترین روز پیمایش است، مسافت طولانی، پیمایش در ارتفاع بالای 5000 متر و مدت زمان طولانی پیمایش در این روز آن را سخت و دشوار میکند اما نهایتا ساعت حدود 15 به معبد عجیب موکتیناس که در بالای روستایی به همین نام قرار داشت، رسیدیم. این معبد در ارتفاعی بالاتر از 3900 متر قرار دارد و برای هر دو پیرو آیین هندو و بودا مقدس است. جمعیت زیادی که از نقاط مختلف نپال برای زیارت این معبد در این نقطه حضور داشتند بسیار جالب توجه بود.
در قسمت هندوها در این معبد حوضچه ای به شکل نیم دایره قرار دارد که از نقاط مختلف آن آبی سرد سرازیر میشود که سرچشمه آن در همین رشته کوه آناپورنا است و مرد و زن به زیر این آب سرد میرفتند و در حالیکه خیس میشدند به نوعی طوافی هم به دور خود معبد میکردند. خلاصه اینکه بعد از آن روز سخت اصلا انتظار دیدن چنین چیزی را در این نقطه نداشتیم. خود معبد فقط کمی کمتر از ارتفاع 4000 متر قرار داشت و از این روی بدون شک یکی از مرتفعترین معابد جهان است.
در قسمت بوداییها مجسمهای بزرگ از بودا قرار داشت که رو به داهولاگیری نشسته بود. بیرون معبد پلههای بسیاری بود که ما را به سمت خود روستا و هتل محل اقامتمان رساند. در نقاط مختلف موکتیناس نیز فروشگاههای صنایع دستی، کافه و مغازه به وفور وجود داشت و از نظر بزرگی مانند مانانگ بود. البته مانانگ تمیزتر، آرامتر و از نظر من دوست داشتنیتر بود ولی موکتیناس بسیار جای عجیبتری بود.
بعد از طلوع خورشید و زیر گردنه
قبل از گردنه
من و مریم همراه دوستان نپالی روی گردنه ترونگ لا
گردنه ترونگ لا – 5416 متر – برخی از دوستانی که در این سفر همراه من بودند ارتفاعی بالاتر از 3000 متر را صعود نکرده بودند
سمت دیگر گردنه به سمت موکتیناس و تابلوی جا نگذاشتن زباله و نمایی از خط الراس برفی در روبرو که در امتداد سمت چپ به داهولاگیری منتهی میشود
موکتیناس و معبد آن
هندوها زیر این آبها در حال طواف معبد
مجسمه بودا رو به دوهولاگیری در معبد موکتیناس، ارتفاع 3900 متر
بخش پنجم: به سمت پایان در نایاپول
روز دوازدهم – Day 12th
جادهی مرگ از موکیتانس به تاتوپانی با خودرو از 3900 متر تا 1200 متر
Muktinath to Tatopani
در روز یازدهم قرار بود بخشی از مسافت را تا روستای تاتوپانی با ماشین طی کنیم و در این روز عملا پیمایشی نداشتیم. گردشگرانی که به پیمایش مدار دور آناپورنا مشغولند اینجا چند گزینه دارند.
-
اول اینکه اگر شما قصد پیمایش کامل مدار دور آناپورنا را دارید باید همچنان مسیر را ادامه دهید. پیمایش کامل چیزی حدود یک ماه طول میکشد.
-
گزینه دوم رفتن به سمت روستای جامسوم – Jomsom – با خودرو یا پیاده از موکتیناس است(پیاده یک روز دیگر به مسیر اضافه میشود و با خودرو حدود یک تا دو ساعت است) و از جامسوم سوار بر هواپیماهای دو ملخه کوچک در پروازی نیم ساعته با بلیطی حدود 100 دلار به شهر پخارا میرسید و پیمایش خود را پایان میدهید اما چه حیف که یکی از زیباترین قسمتهای مسیر پیمایش دور آناپورنا به این روش حذف میشود.
-
گزینه سوم همان راهی بود که ما رفتیم، از آنجا که زمان کافی برای پیمایش کامل را نداشتیم سوار بر مینی بوس های معروف نپالی در موکتیناس شدیم و راهی جادهای شدیم که بعدا فهمیدم یکی از خطرناکترین جاده های جهان است که خب اگر از جامسوم سوار بر هواپیما میشدیم قطعا این جاده عجیب را هم نمیتوانستیم تجربه کنیم. مسیری که امروز با مینی بوس طی کردیم طولانی بود و در اکثر نقاط خاکی، در قسمت هایی کاملا باریک بود و یک طرف کوه و طرف دیگر پرتگاه و این در حالی بود که دائما از روبرو هم ماشینی میآمد! از این جادهی عجیب و فرمول عجیبتر نپالیها برای رانندگی در این جاده هر چه بگویم کم گفتم. در نپال فرمان خودرو سمت راست خودرو است و در این جادهها راننده یک شاگرد داردندف وظیفه شاگرد بسیار عجیب است او در سمت چپ کنار در ورودی مینیبوس میایستد و سرش را از پنجره بیرون میکند و با هر بار جلو و عقب کردن خودرو در این جاده خاکی با ضربه زدن با ماشین با دست خود ظاهرا کدهایی به راننده میدهد! هیچ حرفی بین این دو رد و بدل نمیشود و همه چیز با ضربه است!
خلاصه که حوالی نهار به تاتوپانی رسیدیم. تاتوپانی در نپالی به معنای آب گرم است و در این روستا چشمه آب گرم طبیعی وجود داشت و شما میتوانید از آن استفاده کنید. نسبت به روز قبلی که روی گردنه در ارتفاع 5416 متری بودیم، ارتفاع زیادی کم کرده بودیم و هوا کاملا گرم و شرجی بود و مناظر از کوهستانی به جنگلی تغییر شکل داده بود. اقامتگاهمان بسیار زیبا بود و مناظر اطراف نیز چشم نواز بودند. زمان کافی برای استراحت وجود داشت و اقامتگاهمان نیز غذاهای متفاوتتری داشت و بعد از چند روز اکثر بچه ها توانستند گوشت بخورند.
نمایی از داهولاگیری و موکتیناس
در مسیر
جاده مرگ که انصافا در عکس چیزی مشخص نیست، هایلات استوری آناپورنا در صفحه اینستاگرام من را ببینید
تاتوپانی زیبا و سرسبز بود
هتل ما در تاتوپانی
روز سیزدهم – Day 13th
تاتوپانی به گورپانی از ارتفاع 1200 متر به ارتفاع 2870متر
Tatopani to Ghorepani
صبح مثل همیشه حرکت ما آغاز شدیم و باید به سمت دیگر دره میرفتیم و تا در مسیری طولانی که تمام آن در حال افزایش ارتفاع بودیم به روستای گورپانی برسیم. مسیر امروز از میان باغات چای و برنج بود و بسیار زیبا بود. روستاهای زیادی در بین مسیر بود و هرچه بالاتر رفتیم مسیر زیباتر شد تا جایی که بعد از نهار و قبل از رسیدن به گورپانی مسیر شگفت انگیز شد، از جایی رد میشدیم که مسیر سرتاسر از گل های قرمز و صورتی درخت خرزه هندی یا به نپالی رودِندورن بود. این گل ملی نپال است و چه زیبا و شگفت انگیز است. مسیر گویی از میان بهشت بود، هوا خنک شده بود و کمی پایین تر از گورپانی گاهی مه هم شد.
گورپانی روستایی بسیار زیبا، معروف و جذاب است. این روستا جاده دسترسی ندارد و راه رسیدن به آن پیاده روی است که البته از سمت دیگر مسیر رسیدن به آن نزدیکتر است. از نقاط مختلف نپال برای دیدن گورپانی به اینجا سفر میکنند. همینطور افرادی که نمیتوانند مدار دور آناپورنا را پیمایش کنند می توانند پیمایش های کوتاه یک تا پنج روزه را تدارک ببینند که همگی به گورپانی ختم میشود. روستا پر بود از هتلها و اقامتگاههای رنگی و پر از فروشگاه. در گورپانی یک جاذبه معروف وجود دارد و آن وجود مکانی به اسم پون هیل – Poon Hill – است. در پون هیل شما نمایی فوق العاده از منطقه آناپورنا دارید. قله آناپورنا 1 که دهمین قله مرتفع جهان است، آناپورنا جنوبی، قله معروف ماچوپوچار یا دم ماهی و قلل داهولاگیری و ماناسلو نیز از اینجا مشخص است. روز رسیدن به گورپانی نسبتا روز سختی بود چون مسیر تماما سربالایی است ولی بدون شک ارزشش را داشت و از نظر مناظر طبیعی بهترین در کل سفر بود. چه حیف اگر شما در جامسوم برنامه خود را تمام کنید و اینهمه زیبایی را نبینید.
در مسیر گورپانی
در مسیر گورپانی
صرف نهار در مسیر گورپانی
در مسیر گورپانی و درخت خرزه هندی و گلهایش
در مسیر گورپانی
سرانجام دروازه ورود به گورپانی
تابلوهایی در مسیر وجود دارد که اشاره میکند برخی آب ها قابل خوردن و سالم است. از من به شما نصیحت فقط آب معدنی مصرف کنید و حتی از آب چشمه هم در نپال مصرف نکنید
روز چهاردهم – Day 14th
گورپانی به پون هیل و برگشت به سمت تیکیدونگا و رسیدن به پخارا پایان پیمایش
Poon hill trek to Tikedhunga and Pokhara
قرار بر این بود که طلوع آفتاب را روی پون هیل باشیم، از گورپانی تا پون هیل حدود نیم ساعت تا 40 دقیقه مسیر سبک است که در بسیاری از قسمتها پله دارد، سرتاسر مسیر پر است از درخت خرزه هندی که همگی گل دادهاند. زمان طلوع آفتاب به پون هیل رسیدیم، پون هیل خیلی شلوغ بود و همه منتظر منظره طلوع از پشت خط الراس آناپورنا بودیم، البته هوا مه بود و فقط برای چند ثانیه توانستیم آن همه شکوه و زیبایی را ببینیم. بعد از عکاسی و دیدن مناظر به سمت اقامتگاه رفتیم و صبحانه خوردیم و به سمت ادامه مسیر ارتفاع کم کردیم. امروز آخرین روز پیمایش بود. نهار را در Ulleri خوردیم و بعد از آن مسیری پر شیب را تا کف دره پایین آمدیم و بعد از عبور از چند روستا و چند پل معلق در نهایت کمی بعد از روستای تیکی دونگا – Tikhedhunga – و قبل تز نایاپول – Nayapul – که آخرین مکان در مسیر دور آناپورنا است، به مینی بوس رسیدیم و سفر ما به پایان رسید. حال وقت کمی استراحت بود، سریع به سمت شهر زیبای پخارا رفتیم.
حدود دو ساعت بعد در هتل محل اقامت در پخارا مستقر شدیم اما در پخارا که وقت استراحت نیست، شهر زیبا و چشم نواز است، فروشگاه های مختلف، رستوران های با کیفیت، دریاچه فیوا که در نزدیکی هتلمان بود و همه اینها باعث شد چند ساعتی که در شهر بودیم به بهترین شکل ممکن بگذرد. پخارا به راحتی پتانسیل این را دارد که سه روز کامل در آن زمان بگذارید و البته وقت ما محدود بود، سفرمان طولانی و اکنون وقت برگشت به کاتماندو و برگشت به ایران بود
پون هیل، کمی مه کمی آفتاب
اگر هوا مه نبود چنین منظره ای در پون هیل وجود داشت – عکس از اینترنت
هتل زیبای ما در گورپانی و گل های درخت رودندورن
روز آخر پیمایش و باز هم عکس گروهی
محل صرف نهار
و پایان کار با پیمایش 170 کیلومتر دور توده آناپورنا
پخارای زیبا
بخش ششم: پخارا و کاتماندو
روز پانزدهم و شانزدهم- Day 15th & 16th
پخارا به کاتماندو
Pokhara to kathmandu
صبح قبل از شروع روز، زودتر از هتل خارج شدم و در آن خنکای صبح مشغول قدم زدن در خیابانهای پخارا شدم، به دریاچه فیوا رفتم. سفر تمام شده بود اما دل من اینجا بود، توان این را داشتم که یکبار دیگر به اول برگردم و یک بار دیگر اینهمه زیبایی و شگفتی را مرور کنم اما خب هر آغازی پایان دارد و خب دوباره هم میشود به اینجا آمد و خاطرات را زنده کرد.
بعد از برگشت به هتل و صرف صبحانه در سوار بر ماشین از پخارا راهی کاتماندو شدیم، مسیر حدود 200 کیلومتر است که راحت تا 8 ساعت طول میکشد. البته شما می توانید با پرداخت حدود 100 تا 150 دلار با هواپیما به کاتماندو بروید و این مسافت طولانی را در جاده نمانید. بعد از ظهر سرانجام به کاتماندو رسیدیم و بعد از استقرار در هتل مشغول گشت و گذار در تامیل شدیم، وقت خرید و تفریح بود. شب کل گروهی در رستورانی جمع شدیم و شام گروهی خداحافظی را دور هم خوردیم و همه نفرات تا پاسی از شب در تامیل مشغول گشت و گذار و خوش گذرانی بودند.
در روز بعدی با توجه به اینکه پروازمان در شب بود، زمان کافی برای گشت و گذار و خرید در کاتماندو بود. از معبد عجیب و معروف پاشوپاتیناس و معبد میمونها بازدید کردیم، برخی از دوستان از شهر بختاپور که نزدیک کاتماندو هست هم بازدید کردند. آخرین خریدها در تامیل انجام شد و شب راهی فرودگاه شدیم و از آنجا به دبی و از دبی در روز بعدی در تهران از هواپیما پیاده شدیم و این سفر خاطره انگیز نیز با کوله باری از خاطره و تجربه به پایان رسید.
دریاچه فیوا در پخارا
هتل محل اقامت ما در پخارا
آماده برای رفتن به سمت کاتماندو
شام خداحافظی در کاتماندو
معبد پاشوپاتیناس کاتماندو
معبد پاشوپاتیناس و مراسم مرده سوزی
معبد سایامبونات یا معبد میمون ها
معتبرترین لوازم کوهنوردی دنیا در تامیل کاتماندو
لوازم چینی و نپالی هم فراوان است
فرودگاه کاتماندو و پایان کار
بخش هفتم: توصیه ها
1. از اپریل 2023 یعنی اردیبهشت 1402 دولت نپال بخش نامهای صادر کرده که ظاهرا هرگونه انجام ترکینگ و کوهپیمایی در برخی مناطق کوهستانی نپال از جمله منطقه آناپورنا به شکل مستقل یعنی بدون هماهنگی با یک شرکت نپالی ممنوع است و جریمه دارد. من هنوز بعد از این ابلاغیه به نپال نرفتم و جزئیات دقیق آگاه نیستم اما خب اگر از دوستانی که قصد انجام این کار به شکل مستقل داشتند و حالا نمیتوانند آن را انجام دهند، میتوانند در سفرهای بعدی همراه من باشند تا راحت و بی دردسر این مسیر را پیمایش کنند.
2. برای پیمایش مسیر دور آناپورنا شما نهایتا یک کیلو آجیل و کمی تنقلات شیرین مثل توت خشک یا خرما و… از ایران همراهتان باشد کافی است، تمام مایحتاج دیگر شما در مسیر قابل تهیه است
3. در مسیر شیرآب های مختلفی وجود دارد که تحت هیچ شرایطی حتی با بهترین دستگاهای قابل حمل تصفیه آب هم نباید از آن بنوشید. در برخی روستاها مراکزی وجود داردکه در ازای کمی هزینه به شما آب سالم یا تصفیه شده میدهند. از من میشنوید آن آب هم نباید مصرف شود. خیلی ساده به شما بگویم مسمومیت توسط آب آلوده در نپال امری بسیار شایع و متداول است. به هیچ عنوان به علامت آب آشامیدنی سالم و از آن بیشتر به هیچ عنوان به نی یا دستگاه تصفیه آب اعتماد نکنید چرا که اگر توسط آب مسموم شوید نه تنها پیمایش شما نیمه کاره میشود بلکه در ارتفاعات بالاتر باعث ارتفاع زدگی و درخواست امداد هوایی هم میشود که اگر بیمه شما آن را پوشش ندهد، هزاران دلار هزینه بایداز جیب بدهید.
4. علیرغم اینکه اینکار چندان محیط زیستی نیست، اما در نپال به ویژه در سفرهای طولانی فقط آب معدنی باید بخورید. آبهای معدنی در نپال همگی یک لیتری هستند و قیمت آنها از 40 روپیه تا 250 روپیه متفاوت است. در واقع آب همان آب است اما هرچه بالاتر میروید و دسترسی محدودتر میشود، همه چیز گران میشود. در این سفر برای دو هفته چیزی حدود 30 دلار تمام هزینه من برای تهیه آب معدنی شد.
5. هرچند امکان کمپ کردن در چادر هم وجود دارد اما عملا هیچ گردشگری برای مسیر دور آناپورنا، چادر با خود حمل نمیکند. شما هر یک تا دو ساعت از یک روستا گذر میکنید و هر روستا چندین اقامتگاه دارد.
6. هنگام پیمایش همیشه آرام حرکت کنید و زمان کافی برای استراحت و هم هوایی به بدنتان بدهید. قبل از گردنه و قبل از مانانگ این امکان وجود دارد که بخی از روستاها را با خودرو طی کنید اما هرگز این کار را نکنید و بگذارید کم کم و با سرعت پایین ارتفاع زیاد کنید تا بدنتان هم هوا شود
7. در ارتفاع بالای 4000 متر غذاهای سبکتر بخورید. غذاهای دارای گوشت و مرغ در نپال اغلب از گوشت مانده است و در روستاها هم چیزی به اسم یخچال وجود ندارد. ترجیحا در مدت برنامه از غذای گوشت دار و پنیر دارد مصرف نکنید. تغذیه شما باید کربوهیدرات باشد تا سوخت کافی برای بدنتان را تامین کند و غذای تازه باشد تا خطر مسمومیت غذایی وجود نداشته باشد
8. از مانانگ تا گردنه و آن سو تا موکتیناس تماما در ارتفاع بالا هستید، از مصرف دخانیات و مشروبات الکلی اکیدا خودداری کنید.
9. در منطقه آتش روشن نکنید، روشن کردن آتش در منطقه حفاظت شده آناپورنا ممنوع است.
10. پول نقد کافی به روپیه نپال در طول سفر همراهتان باشد. اگر با گروه سفر میکنید و هزینه های غذا و اقامت را از قبل پرداخت کردهاید، حدود 200 دلار را در کاتماندو به روپیه تبدیل کنید و برای سفر همراهتان داشته باشید.
11. استفاده از DRONE یا پهپاد در منطقه حفاظت شده آناپورنا نیاز به اخذ مجوز دارد.
12. در صورت نیاز به درخواست امداد یا پلیس با اداره پلیس مهاجرت در پخارا تماس بگیرید:(بهتر است این مسیر را در قالب گروه تجربه کنید)
(+977)061-462761
12. در کاتماندو حتما هتلتان در محله تامیل باشد تا دسترسی به هرچیزی آسان باشد
13. چانه زدن هنگام خرید در نپال امری عادی است، هرقیمتی برای هرجنسی به شما میدهند احتمالا با چانه زدن بتوانید 30% تا 50% تخفیف بگیرید.
14. برای خرید لوازم کوهنوردی و طبیعتگردی، کاتماندو بهتر از پخارا است اما یادتان باشد لوازم مربوط به پیمایش دور آناپورنا را از قبل داشته باشید و خرید آن ها را به نپال موکول نکنید
عالی بود
ممنون
سفر خاطره انگیزی بود و الان که عکسا رو دیدم و سفر رو مجدد مرور کردم، دلم دوباره رفتن به نپال رو خواست. ممنون از گزارش.
ممنون هانای عزیز به امید دیدار مجدد در سایر سفرها
چقدر قشنگ که مثل یه سفر نامه توضیحات سفر رو نوشتید 😍 من واقعااا مشتاق پیمایش این مسیر هستم و امیدوارم امسال بتونم آماده شم و همراهتون باشم🦋
سلام ممنونم از توجهتون، امید که بتونیم در خدمت باشیم